پدر و پسری که به عنوان نگهبان برای یک شرکت کامیون زرهی کار می کنند، در حالی که روی یک پل هستند با تیمی از دزدان احتمالی روبرو می شوند. آنها به دام می افتند و باید نقشه ای برای فرار و اطمینان از بقای خود بیاورند.
لوسیوس پس از تسخیر خانهاش توسط امپراتوران ظالم که اکنون رم را رهبری میکنند، مجبور میشود وارد کولوسئوم شود و باید به گذشتهاش نگاه کند تا قدرتی پیدا کند تا شکوه رم را به مردمش بازگرداند.
خلاصه داستان:افسانه ها می گویند که باد تندی به نام "فاون" قدرت را به مردان فالکلنهوسن تحویل می دهد - که شامل همسران راضی و نرخ زاد و ولد بالای شهر است. حقیقت این است که ، وقتی مردان دور هستند ، همسران پرهیزکار آنها بازی می کنند!
خلاصه داستان:یک تاجر عصبانی در روزی که متوجه میشود دخترش حامله است مقدار زیادی پول از شرکتش دزدیده میشود و خدمتکارش بخاطر ازدواج با همسایه اش قصد استفعا از کارش را دارد. فیلم داستان کمدی یک روز شلوغ از زندگی این تاجر را نشان میدهد که پشت سر هم مشکل های جالبی برای او پیش میآید...
خلاصه داستان:سه روپوش ویتنام چنان به خشونت مشروط شده اند که گرایش های روانی دارند. آنها مردم را ربوده ، آنها را وحشیانه می کنند ، سپس آنها را گشاد می کنند و مانند حیوانات شکار می کنند. با این حال پدر یکی از قربانیان اولیه آنها در حال طرح انتقام شرورانه علیه آنها است
خلاصه داستان:مدت ها پیش در سیسیلی ، قانونی رایج و نانوشته وجود داشت که حقوق وراثتی را به تظاهرات بدون صراحت برابری پیوند می داد. به دلیل آن قانون سنتی ، یک میانسالی ...
خلاصه داستان:مایک و دنی با سوار شدن به نمایشگاه جهانی در سیاتل ، پس از تصرف کلانتری برای جبران بدهی های قمار دنی ، هواپیمای خاکی ماشین پاک کن آنها را تصرف کردند. مایک مراقب 7 سالگی راننده است. خواهرزاده در نمایشگاه ، جایی که او با یک پرستار زیبا آشنا می شود.
خلاصه داستان:ازدواج (به ایتالیایی: Il matrimonio ) یک فیلم کمدی تاریخی ایتالیایی به کارگردانی و بازیگری ویتوریو دی سیکا است ، سیلوانا پامپانینی و آلبرتو سوردی . این شامل سه بخش است ، بر اساس سه نمایش صحنه ای توسط آنتون چخوف .
این در استودیوی Cinecittà در رم گرفته شده است. مجموعه های این فیلم توسط مدیر هنری جیانی پولیدوری .
خلاصه داستان:داستان بر اساس رمانی از گوفردو پاریس ، حول دو عاشق شکل می گیرد که تقریباً یک دهه با هم قرار گذاشته اند. لوئیجی مانوزی (Buzzanca) و میرلا گوگلیلمی (بروشارد) "...
خلاصه داستان:آندره لاروچه ، یک صنعتگر ، به تازگی درگذشت. روبروی قبر او ، همانطور که او در حال دفن است ، آن د ویورن ، همسر یک دادرس ، به پسرش فرانسوا اعتراف می کند که لاروچه در واقع لوپین بوده و او فرزند طبیعی او است. اما او تنها فرزندان آقا دزد نیست! در حقیقت لوپین توسط یک خانم خانه دار به نام فرزند دیگر ، ژرارد داگمار ، یک رقصنده ، جادوگر و گاه به گاه سارق نیز به سر می برد. این امر وظیفه François را که به احترام به آخرین خواسته های آزمایش کننده ، احترام می گذارد ، پیچیده می کند و به جستجوی گنج پولاداویا رفته است. زیرا او همواره جرارد را در راه خود می بیند و تلاش های او دائماً توسط برادر نیمه دوم خود خنثی می شود. آیا جرارد مانع از فرانسوی می شود که جانشین شایسته پدر خود شود یا این دو جوان تصمیم به پیوستن به نیروها خواهند گرفت؟ مساله این است